4 مرحله مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک یا راهبردی، یک تجزیه و تحلیل در خصوص مسائل و مشکلات مهم سازمانی می باشد که توسط راهنمایان و راهبران ارشد و مورد تایید سازمان، به نمایندگی از مالکان، به منظور کنترل منابع در محیط های خارج از سازمان گرفته می شود.
این فرایند ذکر شده دارای مشخص کردن ماموریت، چشم انداز، داراییهای سازمان مورد نظر و توسعه برنامه و سیاست های سازمان است که به همه فعالیتها که برای رسیدن به آن نیاز خواهد شد.
تعریف دیگری که درباره مدیریت استراتژیک ارائه شده است این است:
راهکارها و تصمیم هایی که قرار است به ما و سازمان ما کمک کند تا در مسیر موفقیت حرکت کنیم و به اهداف خود برسیم.
یا در تعریف سادهتر و قابل فهم تر به این پاسخ برسیم که کجا هستیم و قرار است به کجا برسیم.
مدیریت استراتژیک دارای بخش ها و مراحل مختلفی مانند رصد محیطی (خارجی وداخلی)، تدوین اهداف بلند مدت، پیاده سازی، ارزیابی و کنترل استراتژی است.
مدیریت استراتژیک به ارزیابی فرصت ها و تهدیدهای خارجی در پرتو نقاط قوت و ضعفهای داخلی یک شرکت تأکید میکند.
تعریف علمی مدیریت استراتژیک
از دیدگاه کارپنتر و ساندرز مدیریت استراتژیک یک فرآیندی است که در آن سازمان، تدوین و اجرای استراتژی را مدیریت می کند.
از طرفی دیگر از دید رابینز و کولتر مدیریت استراتژیک عبارت است از آنچه که مدیران برای توسعه استراتژیهای یک سازمان یا سازمان خود انجام میدهند.
همچنین افراد دیگر مدیریت استراتژیک را دسته ای از اقداماتی که نتیجه اجرای برنامه های طراحی شده،برای رسیدن به اهداف شرکت صورت می گیرد، می دانند.
تعریف دقیق استراتژی
برای اولين بار يونانیان از اين كلمه استفاده كردند. این کلمه در گذشته به معناي تدوين برنامه ای برای جنگ توسط ژنرال ها است که عملکرد صحیح در زمان و مكان مناسب و رسیدن به نتايج مطلوب و مورد نظر است.
استراتژی در حقيقت نقشه ای راهنماست که برای حركت به عمل يا رسيدن به هدف صورت میگیرد. درحقیقت اگر ندانيم به كجا مي رويم و چه چیزی در آینده در انتظارمان است ديگر فرقي نمیكند كه چه راهی را انتخاب و به آن عمل کنیم.
به عبارت دیگر استراتژی يك برنامه جامع و کامل است كه جهت گيری عمده سازمان را تایین مي كند و راهنمایی هایی است که برای تشخیص منابع در مسير كسب اهداف بلند مدت ارائه مي دهد.
استراتژی الگو تصميماتی است كه در سازمان گرفته ميشود و فعاليت های انجام شده و نتايج را شكل میدهد. راهبردها و برنامههای خوب ابزار رقابتی مناسبی محسوب ميشوند و راهبردها و برنامههای نامناسب ضعف های عمده سازمانی مـحسوب مي شوند.
الگوی بنيادی از هدف های مشخص شده فعلی و برنامه ريزی شده، بهره برداری و تشخصيص منابع و يك سازمان با بازارها، رقیبان از ديگر عوامل محيطی هستند.
استراتژی به زبان ساده
در اصل يك استراتژی بايد مشخص كند که چه اهدافی بايد تحقق يابد، بر روی چه بازار ها، صنايع و محصولاتی بايد متمرکز شد و چگونه برای بهره گیری از فرصت های محیطی و با تهديدهای محيطی به منظور كسب مزيت رقابتی رفتار کرد یا چه فعاليت هایی بايد انجام داد.
مراحل مدیریت استراتژیک چیست؟
برنامه ریزی استراتژیک به معنی فرآیند مستقل از تجارت سازمانی است، در صورتی که مدیریت استراتژیک برنامه ریزی، تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی را به هم ربط میدهد.
فرآیند مدیریت استراتژیک را به چهار مرحله تقسیم میکنیم:
-
تحلیل وضعیت و بررسی محیطی
بررسی محیطی به فرایند جمع آوری، بررسی دقیق و ارائه اطلاعات برای هدف های استراتژیک اشاره می کند. این فرایند، بر روی عوامل داخلی و خارجی تاثیر می گذارد و همچنین عوامل وارده بر یک سازمان را تجزیه و تحلیل می کند.
البته لازم است که پس از اجرای فرایند تجزیه و تحلیل محیطی، مدیریت باید آن را به طور پیوسته بررسی کنند و برای پیشرفت آن تمام تلاش خود را کند.
-
تعیین استراتژی و تدوین استراتژی
در تعیین استراتژی باید در ابتدا مجموعه ای از استراتژی های قابل استفاده را لیست کنیم و سپس با استفاده از مدل های مختلفی که وجود دارد؛ بحث مدیریت استراتژیک نتایج بدست آمده را تحلیل و وضعیتی را که در مرحله اول آمده است استراتژی برتر را انتخاب می کنیم.
-
اجرای استراتژی
این مرحله به معنای به کارگیری استراتژی های موردنظر یا اجرای استراتژی های منتخب سازمان است.
پیاده سازی استراتژی دارای طراحی ساختار سازمان، توزیع منابع، توسعه فرایند های تصمیم گیری و مدیریت منابع انسانی موجد در سازمان یا شرکت است.
ایجاد یک فرهنگ سازمانی که با استراتژی جدید سازمان متناسب است به همکاری مدیریت تمامی بخش ها و واحدهای وظیفه ای سازمان نیاز دارد.
-
کنترل و ارزیابی استراتژیهای موجود
ارزیابی این اطمینان را به ما می دهد که استراتژی سازمانی و اجرای آن با اهداف سازمانی مطابقت کامل دارد. انجام اقدامات اصلاحی برای کسب اطمینان از این که عملکردها با برنامه های پیش بینی و برنامه ریزی شده مطابقت دارند.
لازم به ذکر است که اطلاعاتی که از فرایند ارزیابی استراتژی به دست می آید باید به شکلی باشند که عملیات و اقدامات را آسانتر کنند و افراد یا واحدهایی را معرفی کند که نیاز به اصلاح یا بررسی دارند.
این اعضا، مراحلههای هستند که در بازه زمانی، ایجاد یک طرح مدیریت استراتژیک جدید، انجام میشوند.
اکنون کسب و کارهایی که با یک طرح مدیریت استراتژیک به نسبت شرایط لازم به این مراحل رجوع میکنند و تغییرات ضروری را خودشان ایجاد میکنند.
ویژگیهای یک مدیریت استراتژیک برای سازمان
روند آگاهانه
در واقع استراتژی، محصول هوش، آگاهی و دانایی توسعه یافته ای است که ما انسانها با افتخار از آن برخوردار هستیم و از آن به طور روزانه استفاده میکنیم.
البته مدیریت استراتژیک، به مهارت فوق العاده و تجربه نیاز دارد و مستلزم استفادهی کامل از هوش و شم است تا به طور موثر به کارگرفته شود.
نیاز به آینده نگری
آینده نامعلوم و پر از شگفتی است و ما هیچ وقت نمی توانیم پیشبینی کنیم که چه اتفاقی قرار است بیوفتد. البته بر اساس اطلاعاتی که در اختیار ماست می توانیم چیزهایی را دربارهی آینده تصور کنیم.
فرایند هدف محور
فرایند مدیریت استراتژیک، یک فرایند هدف محور است که به قصد تجزیه و تحلیل بخش های گوناگون برای تدوین یک برنامه انجام میشود و به کسب و کار شما این اجازه را میدهد تا موانع موجود را برطرف کند و از نقاط قوت و فرصتهای خود به بهترین نحوه استفاده کند.
امکان مدیریت ریسک
مدیریت ریسک را میتوانیم زیر شاخه یا زیر مجموعه ای از مدیریت استراتژیک یا نوعی خاصی از مدیریت استراتژیک بدانیم.
ریسک، احتمال وقوع یک خطر در آینده است و مدیریت ریسک شامل شناسایی، تحلیل و پاسخ مناسب به عوامل خطر سازی میشود که در یک کسب و کار ممکن است رخ بدهد.
انگیزه برای خلاقیت
تدوین استراتژی، یک فرایند ساده نیست و نیازمند این است که از هر موقعیت به بهترین صورت استفاده شود، بنابراین انگیزهای برای خلاقیت تشکیل میشود که به مدیران اجازه میدهد مشکلات خود را از زوایای گوناگون نگاه کنند و مسائل را حل و فصل نمایند.
دیدگاهتان را بنویسید